حکم زنا با زن شوهردار چیست؟

اندیمشک موزیک - آهنگ،عکس،اس ام اس،فیلم،کلیپ،

تبلیغات سایت

 

حکم زنا با زن شوهردار چیست؟

حکم زنا با زن شوهردار چیست؟

من با دختری با علم به این که عقد کس دیگری است (به دفعات) نزدیکی کرده ام می خواستم بدانم که حکمش چیست و برای توبه چه کار باید کنم؟
 زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و تصمیم جدی بر ترک گناه و جبران بدی خود بگیرد، امید بخشش و آمرزش او از طرف خدای مهربان بسیار زیاد است.
بنا براین اگر خواهان نجات هستید با امید به عفو و بخشش الهی باید بدون اینکه کسی را از گناه خود باخبر سازید هر چه زودتر بین و خود و خدای خود اقدام به توبه کنید.
بسیاری از مراجع معظم تقلید زنا با چنین زنی را موجب حرمت ابدی او بر شخص زانی دانسته اند.

 
ادامه مطلب توضیح کامل . . .
 Next . . .

 زنا و رابطه نا مشروع با زنان یکی از مفاسد بزرگ اجتماعی است که باعث خسارت های جبران ناپذیر است به همین جهت اسلام آنر ا حرام دانسته و با آن شدیداًً مبارزه نموده است .

خداوند در قرآن فرموده است: ...و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهى است![1]

در این بیان کوتاه به سه نکته اشاره شده:

الف- نمى‏گوید زنا نکنید، بلکه مى‏گوید به این عمل شرم‏آور نزدیک نشوید، این تعبیر علاوه بر تاکیدى که در عمق آن نسبت به خود این عمل نهفته شده، اشاره لطیفى به این است که آلودگى به زنا غالبا مقدماتى دارد که انسان را تدریجا به آن نزدیک مى‏کند، چشم‏چرانى یکى از مقدمات آن است، برهنگى و بى حجابى مقدمه دیگر، کتاب هاى بدآموز و" فیلم هاى آلوده" و" نشریات فاسد" و" کانون هاى فساد" هر یک مقدمه‏اى براى این کار محسوب مى‏شود.

هم چنین خلوت با اجنبیه (یعنى بودن مرد و زن نامحرم در یک مکان خالى و تنها) عامل وسوسه‏انگیز دیگرى است.

بالأخره ترک ازدواج براى جوانان، و سخت گیری هاى بى دلیل طرفین در این زمینه، همه از عوامل" قرب به زنا" است که در آیه فوق با یک جمله کوتاه همه آنها را نهى مى‏کند، و در روایات اسلامى نیز هر کدام جداگانه مورد نهى قرار گرفته است.

ب- جملۀ" إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً" که مشتمل بر سه تاکید است (انّ و استفاده از فعل ماضى و تعبیر به فاحشه) عظمت این گناه آشکار را آشکارتر مى‏کند.

ج- جملۀ" ساءَ سَبِیلًا" (راه زنا بد راهى است) بیانگر این واقعیت است که این عمل راهى به مفاسد دیگر در جامعه مى‏گشاید.

آثار شوم زنا در کلام معصومین

پیامبر اکرم (ص) فرمود: زنا داراى زیان‏هاى دنیوى و اخروى است،امّا در دنیا: از بین رفتن نورانیّت و زیبایى انسان، مرگ زودرس و قطع روزی و امّا در آخرت: درماندگى، هنگام حساب قیامت غضب الاهى و جهنّم همیشگى.

از پیامبر (ص) نقل شده است: هر گاه زنا زیاد شود، مرگ ناگهانى هم زیاد مى‏شود.

زنا نکنید، تا همسران شما نیز به زنا آلوده نشوند. هر که به ناموس دیگران تجاوز کند، به ناموسش تجاوز خواهد شد. همان گونه که با دیگران رفتار کنید، با شما رفتار خواهد شد.[2]

امام على بن ابى طالب (ع) در حدیثى مى‏گوید: از پیامبر شنیدم چنین مى‏فرمود:

در زنا شش اثر سوء است، سه قسمت آن در دنیا و سه قسمت آن در آخرت است.

اما آنها که در دنیا است یکى این است که صفا و نورانیت را از انسان مى‏گیرد روزى را قطع مى‏کند، و تسریع در نابودى انسان ها مى‏کند و اما آن سه که در آخرت است غضب پروردگار، سختى حساب و دخول- یا خلود- در آتش دوزخ است[3].‏

على (ع) ترک زنا را مایۀ استحکام خانواده و ترک لواط را عامل حفظ نسل مى‏داند.

در یکى از سخنان حضرت رضا (ع) برخی مفاسد زنا عنوان شده، از جمله:

1- ارتکاب قتل به وسیلۀ سقط جنین.

2- بر هم خوردن نظام خانوادگى و خویشاوندى.

3- ترک تربیت فرزندان.

4- از بین رفتن موازین ارث.

به خاطر همین آثار سوء و مفاسد دیگر است که اسلام شدیداً آنرا محکوم کرده و آنرا گناهی بزرگ می داند، اما اگر انسان، مرتکب این عمل زشت خصوصا زنا با زن شوهر دار بشود و واقعا از عمل خود پشیمان باشد و در پی توبه و بازگشت واقعی باشد راه توبه برای او باز است.

قرآن کریم در توصیف عباد الرحمن (بندگان راستین خدا) یکی از اوصاف آنان را عدم ارتکاب زنا دانسته و فرموده است: "...و (آنان) زنا نمى‏کنند و هر کس چنین کند، مجازات سختى خواهد دید! عذاب او در قیامت مضاعف مى‏گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند! مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است و کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى‏کند."[4]

در جای دیگر در معرفی پرهیزکاران فرموده است: "...و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏کنند - و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى‏ورزند، با این که مى‏دانند. آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشت هایى است که از زیر درختانش، نهرها جارى است جاودانه در آن می مانند چه نیکو است پاداش اهل عمل"[5].

در روایت معتبری آمده است:"جوانى گریان خدمت پیامبر (ص) آمد و سخت ناراحت بود و مى‏گفت از خشم خدا مى‏ترسم.

فرمود: شرک آورده‏اى؟! گفت: نه.

فرمود: خون ناحق ریخته‏اى؟

عرض کرد: نه.

فرمود: خدا گناه تو را مى‏آمرزد هر قدر زیاد باشد.

عرض کرد: گناه من از آسمان و زمین و عرش و کرسى بزرگتر است.

فرمود: گناهت از خدا هم بزرگتر است؟! عرض کرد: نه خدا از همه چیز بزرگتر است.

فرمود: برو (توبه کن) که خداى عظیم گناه عظیم را مى‏آمرزد.

بعد فرمود: بگو ببینم گناه تو چیست؟

عرض کرد: اى رسول خدا ص از روى تو شرم دارم که بازگو کنم.

فرمود: آخر بگو ببینم چه کرده‏اى؟! عرض کرد: هفت سال نبش قبر مى‏کردم، و کفن هاى مردگان را برمى‏داشتم تا این که روزى به هنگام نبش قبر به جسد دخترى از انصار برخورد کردم، بعد از آن که او را برهنه کردم دیو نفس در درونم به هیجان در آمد ... (سپس ماجراى تجاوز خود را شرح مى‏دهد)

هنگامى که سخنش به این جا رسید پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت شده و فرمودند:"

این فاسق را بیرون کنید، و رو به سوى او کرده اضافه نمود: تو چه قدر به دوزخ نزدیکى؟! جوان بیرون آمد سخت گریه مى‏کرد، سر به بیابان گذاشت و عرض مى‏کرد:

اى خداى محمد (ص)! اگر توبه مرا مى‏پذیرى پیامبرت را از آن با خبر کن و اگر نه آتشى از آسمان بفرست و مرا بسوزان و از عذاب آخرت برهان، اینجا بود که پیک وحى خدا بر پیامبر نازل شد و آیۀ: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا... را بر آن حضرت خواند.[6]  ای پیامبر بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همۀ گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است[7].

بنا براین اگر خواهان نجات هستید با امید به عفو و بخشش الهی باید بدون اینکه کسی را از گناه خود باخبر سازید هر چه زودتر بین و خود و خدای خود اقدام به توبه کنید.

بنا بر نظر بسیاری از مراجع معظم تقلید چنین زنی بر شخص زانی حرام ابدی خواهد شد. و حتی اگر این از شوهر خود طلاق بگیرد مردی که قبلا با او زنا کرده نمی تواند با او ازدواج نماید.[8]

[1]  اسراء،32.

[2]  نک: قرائتی، محسن، تفسیر نور ، ج 8، ص 193، چاپ یازدهم ،انتشارات مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، تهران سال 1383‏.

[3]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12 ، ص 102، چاپ اول ، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، تهران، سال 1374.

[4]  فرقان ، 68و 69و70 و 71.

[5]  آل عمران ، 136و 135.

[6] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 507.  

[7]  زمر ،53.

[8] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 471

 مسأله 2401،2402،2403